کارگران ساختمانی جزو مشاغل سخت و زیان آور هستند و طبق آمارها بیشترین حوادث ناشی از کار مربوط به فعالیت در کارگاههای ساختمانی است تا جایی که به گفته فعالان این بخش، ۵۰ درصد حوادث کشور مربوط به کارگران ساختمانی و ۵۰ درصد مابقی حوادث، مربوط به بیمهشدگان دیگر مشاغل است که این مساله اهمیت و ضرورت پیگیری بیمه کارگران ساختمانی را بیش از پیش نشان میدهد.
با وجود اهمیت بیمه کارگران که در حادثه اخیر معدن طبس هم ضرورت آن پیش از پیش روشن شد، نه تنها کارگر جدیدی بیمه نشده بلکه بیمه ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار بیمه شده هم قطع شده تا بیمه کارگران ساختمانی به مسالهای لاینحل تبدیل شود، چرا که سازمان تامین اجتماعی چندین سال است که به بهانهی کمبود منابع، نمی خواهد تعهدات خود را نسبت به بیمهی کارگران ساختمانی انجام دهد.
اخیرا تامین اجتماعی به بهانه بازرسی از کارگران ساختمانی به صورت سیستمی بیمه آنان را قطع میکند و تا بازرسی دوباره انجام نشود بیمه مجددا وصل نمیشود. گفته می شود که گاهی بیش از دو ماه زمان میبرد که بازرسی از کارگر انجام بگیرد و کارگر تا زمان انجام بازرسی و ثبت در سیستم سازمان حق واریز و استفاده از درمان در بیمارستانهای ملکی را ندارد. از سوی دیگر فرمی که در زمان بازرسی به کارگران ساختمانی داده میشود دارای گزینههای خارج از منطق بوده و زمانی که کارگر به هر دلیل یکی از این گزینهها را ناخواسته یا خواسته علامت میزند، بیمه او قطع میشود.
همچنین تامین اجتماعی چک لیستی را تهیه کرده است که اگر کارگر ساختمانی در رشته ی مهارتی مربوط به خودش فعالیت نداشت باید بیمه اش قطع شود و به این موضوع توجه ندارد که رکود بخش ساختمان باعث بیکاری ۷۰درصدی کارگران ساختمانی شده و به همین دلیل بسیاری از کارگران مجبورند در رشته ی دیگری غیر کارت مهارتی خود فعالیت کنند.
از سوی دیگر فرآیند قطع بیمه کارگران ساختمانی به بهانه عدم شناسایی در محل کار یا محل سکونت نیز ادامه دارد، آیا کارگران ساختمانی به دلایلی مانند بیکاریهای ادواری یا حاضر نبودن در بازرسیهای وقت و بیوقتِ تامین اجتماعی باید از حق بیمه خود محروم شوند؟
ظاهرا بازرسان تامین اجتماعی در جریان نیستند که کارگران ساختمانی روزهای متوالی سرکار حاضرند و گاهی یک یا دو هفته از ماه را دچار بیکاری ناخواسته می شوند، آیا تامین اجتماعی با ماهیت شغل کارگران ساختمانی آشنا نیست که توقع دارد کارگر از بام تا شام در محل کار خود حاضر باشد؟ آیا در تنگنا گذاشتن آینده کارگران ساختمانی که در بین سایر اقشار جامعه کارگری از همه محروم تر هستند منصفانه است!
پیشنهاد میدهیم تامین اجتماعی مانند قوه قضائیه جهت رصد افراد از پابند الکترونیک استفاده کند تا شاید این بهانه نیز برطرف شود و دیگر بیمه کارگران مظلوم ساختمان را به بهانهی «ما آمدیم شما نبودید» قطع نکنند! در غیر این صورت انتظار میرود که سازمان تامین اجتماعی نظام سهمیهبندی بیمه را یکبار برای همیشه از میان بردارد و بازرسی و احراز اشتغال کارگران را به انجمنها بسپارد.
طبق ماده ۱۸ از قانون مستمر محیط کسب و کار، انجمنهای صنفی اجازه دارند پیگیر امور بیمه و درمان کارگران ساختمانی باشند چه مسئولان بخواهند و چه نخواهند. این اختیار را قانون در اختیار انجمن های صنفی گذاشته و نمیتوانند سلیقهای عمل کنند. به کارگران ساختمانی میگویند به دلیل کمبود منابع مالی، سهمیه جدید تعلق نمیگیرد. آیا کمبود منابع مالی شامل حق مأموریتها نمیشود؟
در حال حاضر یک میلیون و ۵۰۰ هزار کارگر ساختمانی در کشور وجود دارد که از این تعداد کمتر از ۶۰۰ هزار نفر بیمه هستند. بیمه کمترین و ابتداییترین حق این کارگران است. این حق را از آنها دریغ نکنید.
نظر شما